
مبادرت به اسقاط حق خود نماید مگر اینکه اسقاط مزبور مخالف با قواعد آمره (نظم عمومی، قوانین امری و اخلاق حسنه) باشد. و اسقاط مالم یجب امکان پذیر باشد. لذا به نظر میرسد با عنایت به اینکه رابطه اعتباری به عنوان حق، مابین مخترع و اختراع از نظر حقوقی برقرار نشده لذا اسقاط آن امکانپذیر نخواهد بود.
اگر منظور از اسقاط، از بین بردن مقتضی و سبب ایجاد حق باشد اشکال مالم یجب بودن خود به خود مرفع میگرد. زیرا در این فرض، با انشاء اسقاط، مقتضی ایجاد حق از بین میرود و حقی به وجود نخواهد آمد تا بحث اسقاط آن در آینده مطرح باشد.
نظریه فوق امکان اسقاط حق قبل از ایجاد آن را امکانپذیر دانسته که به نظر میرسد انصراف مخترع از ثبت اختراع را میتوان اسقاط حق اختراع تلقی و لذا بعد از اسقاط، مخترع امکان تقاضای حمایت از حق اختراع را نخواهد داشت در حقیقت با این انصراف اختراع عمومی میشود و هر شخصی امکان استفاده را خواهد داشت و مانند این است که فرجه حمایت بیست ساله اختراع مقتضی شده است.
ب-1) اسقاط اختراع ثبت نشده
اسقاط حق یک قاعده میباشد که در فقه مورد استفاده واقع میشود. معنی قاعده این است که صاحب حق میتواند آن را از خود ساقط نموده و یا آن را اعمال نماید.
موضوع اصلی امکان یا عدم امکان اعراض از اختراع قبل از ثبت است؛ گفته شد که اسقاط حق قبل از ایجاد آن باطل و بلااثر است برای مثال ابراء ذمه قبل از ایجاد دین امکانپذیر نخواهد بود برای اینکه متعلق اسقاط و اعراض، حق است و حق موجودی اعتباری است و قبل از ایجاد، اسقاط آن بیمعنی خواهد بود.
همانطوریکه گفته شد میبایست بین حق و متعلق آن قائل به تفکیک شد. متعلق حق اختراع، ایجاد اختراع توسط مخترع و انجام آزمایشهای موفقیتآمیز و احراز شرایط لازم برای اختراع میباشد لکن زمانی رابطه اعتباری بین مخترع و اختراع به عنوان یک حق برقرار میشود که اظهارنامه ثبت اختراع تقدیم و با اجرای تشریفات حق اختراع ایجاد نشده است بنابراین همانطویکه گفته شد اسقاط حق، قبل از ایجاد آن بیمعنی و باطل خواهد بود.
شایان ذکر است که مطابق صلاحدید دارنده حق اختراع امکان دارد حمایت از این حق از طریق دیگری اعمال شود مثلاً چون ثبت حق اختراع موجب افشاء حق میشود و از طرفی حمایت از آن صرفاً ظرف بیست سال امکان دارد شاید دارندهای صلاح بداند که از حق اختراع تحت قالب اسرار تجاری حمایت نماید. در این صورت صرفاً از حمایتهای مقرر برای اسرار تجاری بهرهمند خواهد شد. با این توضیح که حمایت از اختراع افشاء شده در قبال تجاوز دیگران بسیار سختتر از حمایت از اختراع افشاء نشده خواهد بود.
اختراع پس از ایجاد صرفاً در مرحله ثبوت است جهت حمایت در محکمه میبایست به مرحله اثبات برسد و حق در مرحله ثبوت را میبایست اثبات نمود تا بتوان از آن حمایت نمود ثبت حق اختراع در اداره مالکیت صنعتی و صدور گواهی حق اختراع، احراز مرحله اثبات جهت حمایت از حق اختراع میباشد. و حمایت از حق اختراع به عنوان اسرار تجاری میبایست بدواً وجود اختراع ثابت شود و بهرهبرداری از آن در تجارت نیز اثبات شود و از طرفی نقض این حق به عنوان اسرار تجاری نیز میبایست اثبات شود.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
بند سوم: ماهیت اختراع ثبت نشده:
جهت تشخیص قابلیت حمایت از اختراع ثبت نشده بدواً میبایست به این نتیجه برسیم که آیا اختراع ثبت نشده حق به معنای خاص برای مخترع تلقی میشود یا اینکه زمانی این اختراع جنبه حق به خود میگیرد که ثبت شده باشد؟
باید به این نتیجه خاص نائل شویم که حق ودیعه فطری یا موهبت الهی است که از جانب خدا به بشر اعطا شد، یا امتیازی است که قوای صالح دولت برای شخص در برابر دیگران میشناسد و تنها در اجتماع است که به وجود میآید؟
در پرسش فوق با تقابل قانون و شرع مواجهه میشویم شرع معتقد است که حق موهبت الهی است و مجتهدین معتقدند که آنچه فتوی میدهند براساس کتاب خدا و سنت است و حقوق استخراج شده عین حقوقی است که خدا برای مردم تشخیص داده است از جمله امتیازهای این حقوق این است که محدود به مرزهای سیاسی نیست و به وجود آمدن حق مستلزم تشریفات نمیباشد همینکه مخترع تعلق اختراع به خود را ثابت نمود و میبایست از آن حمایت شود در اموال غیرمنقول تقابل بین شرع و قانون بسیار آشکار و واضح است در شرع انتقال مالکیت حسب اسباب پیشبینی شده و بدون تشریفات میباشد برای مثال در عقد بیع مالکیت با ایجاب و قبول منتقل میشود و نیاز به تشریفات دیگری جهت انعقاد عقد بیع و انتقال مبیع و ترتب آثار وجود ندارد برخلاف قانون که مطابق ماده 22 قانون ثبت دولت صرفاً اشخاصی را مالک میشناسد که مالکیت وی نسبت به مال غیرمنقول در دفتر املاک ثبت شده باشد و انتقال مالکیت نیز با رعایت تشریفات ثبتی میبایست. واقع شود والا انتقال مالکیت محقق نشده اشکال در جمع بین شرع و قانون موجب طرح دعاوی متعدد در خصوص املاک شده است.
شاید قدرت عدم تصویب مواد غیرشرعی در قانون را داشته باشیم لکن مطمئناً نمیتوانیم همه قانون را منطبق با شرع نمائیم. وقتی مجتهد حکم میدهد که حق اختراع محترم است بدون در نظر گرفتن مرزها، این حق را مورد شناسایی قرار داده و در هر کجای دنیا که به حق اختراع یک مخترع لطمه وارد شود مجتهد فتوی بر جبران خسارت خواهد داد لکن از نظر قانونی اختراع ثبت شد، صرفاً در داخل مرزهای یک کشور قابل حمایت است و خارج از مرزها، هیچ دولتی قدرت حمایت از حق اختراع براساس قانون خود را نخواهد داشت.
بنابر مطالب فوق و نظر به اینکه در جامعه قانون حکمرانی میکند و قانون مصوبه مجلس شورای اسلامی است که جهت تنظیم روابط اجتماعی تصویب میشود هر چند الزاماً در تنظیم این روابط اجتماعی به شرعی بودن نیز باید توجه داشت لکن حقی که مجلس تصویب میکند موهبت الهی نیست بلکه امتیازی است که قوای صالح دولت برای شخص در برابر دیگران میشناسد و تنها در اجتماع است که بوجود میآید بنابراین ممکن است امری در زمانی از جمله حقوق فردی به شمار رود و در زمان دیگر حق نباشد. صفت بارز حق در برابر امتیاز ناشی از فرمانهای اخلاقی این است که دولت اجرای حق را تضمین میکند، ولی ضمانت اجرای قواعد اخلاقی تأثیر وجدان و شماتت دیگران و پاداش روز واپسین است.
لذا در تعریف حق گفته شده «حق عبارت از توانایی است که باراده اشخاص داده شده» یا «نفعی است که از نظر حقوقی حمایت شد».
در خصوص حق اختراع پاسخ فلسفی که حقوق انگلستان پذیرفته بود این است که نویسندگان چیزی را به وجود میآورند، در حالیکه مبتکران فقط چزی را که از پیش وجود داشته، کشف میکنند.
با عنایت به فلسفه حمایت از حق اختراع که قانونگذار به مخترع حقوقی را اعطا میکند تا مخترع اقدام به افشاء و بهرهبرداری از اختراع نماید تا جامعه از اختراع بهرهمند شوند و با افشاء اختراع علم پیشرفت کند و پیشرفت هر چه بیشتر علم نیز منجر به رفاه جامعه خواهد شد قانونگذار حقوق انحصاری را زمانی به مخترع اعطا میکند که امکان بالا رفتن سطح رفاه جامعه و برخورداری جامعه از اختراع وجود داشته باشد. باید به این نکته نیز توجه نمود که قانون جهت تنظیم روابط بین اشخاص در اجتماع تنظیم شده است. بنابراین حق اجتماعی مقدم بر حق فردی خواهد بود. لذا چون مخترع امکان بهرهمندی جامعه از اختراع را مهیا ننموده است لذا جامعه نیز اختراع حمایت نخواهد نمود. بنابراین صرفاً از اختراعی حمایت میشود که ثبت شده باشد.
شاید این ایراد مطرح شود که در نقض اختراع ثبت نشده یک جامعه بهرهمند نمیشود بلکه یک فردی که اختراع دسترنج او نبود بلاجهت بهرهمند میشود. و مطابق قواعد استفاده بلاجهت ممنوع است و فردی را که بدون جهت منتفع شده قابل تعقیب مدنی است و مخترع میتواند اموالی که نامبرده از این طریق تحصیل نموده را از وی به عنوان خسارت مطالبه کند.
در پاسخ قابل ذکر است که قانون تشریفات خاصی را برای حمایت از حق اختراع پیشبینی نموده است. تعقیب شخص به معنای بهرهمندی از قوای جامعه جهت احقاق حق است چون مخترع جامعه را از حق اختراع محروم نموده است لذا جامعه نیز مخترع را از این قوای قضایی محروم میکند.
بنابراین اگر شخص ثالثی قبل از ثبت اظهارنامه یا اخذ ورقه اختراع نسبت به اختراعی که در دسترس عموم قرار نگرفته است، عملی را مرتکب شود، نمیتوان در قالب نقض حق اختراع علیه وی ادعایی مطرح نمود.
بند چهارم: ثبت اختراع پس از نقض:
پس از ابداع اختراع در یک برهه زمان مخترع اقدام به ثبت حق اختراع نمیکند و به عللی اشخاص به آن دست مییابند و بدون اجازه مخترع اقدام به استفاده و بهرهبرداری از اختراع مینمایند مخترع در مقام حمایت از اختراع خویش به محاکم قضایی رجوع مینمایند که به علت عدم ثبت اختراع و عدم صدور گواهی حق اختراع، محاکم عدم امکان حمایت از اختراع را به مخترع اعلام مینمایند و مخترع در مقام حمایت از اختراع خویش از اداره مالکیت صنعتی با تقدیم اظهارنامه تقاضای ثبت مینماید. هدف، بررسی این موضوع است که پس از ابداع اختراع و گذشت زمان متنابهی و نقض حق اختراع، مخترع اظهارنامه ثبت حق اختراع را تقدیم اداره مالکیت صنعتی مینماید، آیا این اظهارنامه قابل ثبت میباشد یا خیر؟
موضوع فوق مانند موردی است که فر دی با مبایعنامه عادی اقدام به خرید منزل مسکونی مینماید و منزل مسکونی تحویل وی میشود. لکن شخص ثالث اقدام به غصب منزل مسکونی فوق مینماید مالک منزل حسب مبایعنامه عادی دادخواست خلع ید شخص ثالث از منزل مسکونی را تقدیم دادگاه مینمایند که قرار رد دعوی به علت عدم قابلیت استماع به علت نداشتن سند رسمی منزل مسکونی مستند به رأی وحدت رویه به شماره 672 مورخه 1/10/1383 با این توضیح که خلع ید از اموال غیرمنقول فرع با مالکیت است بنابراین طرح دعوای خلع ید از زمین قبل از احراز و اثبات مالکیت قابل استماع نیست. صادر میشود و مالک به تنظیم سند رسمی و سپس طرح دعوای خلع ید ارشاد میشود.
سؤالهای اصلی که در ابتدای بحث ذهن را مشغول مینماید این است که که آیا ثبت حق اختراع میبایست فوراً توسط مخترع اعمال شود یا ثبت حق اختراع فوریت ندارد. نکته اصلی این است که ثبت اختراع توسط مخترع یا دارنده یک حق است که قانونگذار برای مخترع قایل شده است آیا فوریت جهت ثبت حق اختراع شرط میباشد یا خیر؟ یا اینکه فوریت شرط نیست و اعمال این حق با ترافی اشکالی ندارد؟
سؤال بعدی این است که از جمله شروط ثبت حق اختراع عدم افشاء اختراع میباشد آیا نقض حق اختراع موجب افشاء میشودیا خیر و تعریف افشاء و عناصر آن میبایست بیان شود.
سؤال بعدی اینکه از جمله شروط ثبت حق اختراع جدید بودن آن است آیا نقض حق اختراع صفت جدید بودن آن را زائل میکند در این مقال توجه به این نکته نیز ضروری میباشد که جدید بودن وصف اختراع میباشد یا شرط ثبت اختراع که پاسخ این سؤال ارتباطی نزدیک با قید فوریت یا تراخی اعمال حق ثبت اختراع دارد.
و نهایتاً اینکه در صورت امکان ثبت حق اختراع ناقض میتوانند ادعای حق تقدم را مطرح نماید؟
برای پاسخ به سؤال اصلی که آیا نقض مانع ثبت حق اختراع میباشد؟ شرایط ماهوی ثبت اختراع را به نحو اجمال بررسی میکنیم با این پیش فرض که اگر اختراع دارای شرایط ماهوی قید شده در قانون برای اختراع باشد با تقدیم اظهارنامه، اداره ثبت مالکیت ملزم به ثبت اختراع میباشد مگر اینکه نقض اختراع قبل از ثبت موجب زوال شرایط ماهوی شده باشد.
مطابق ماده 1 قانون ثبت اختراعات، علایم تجاری و طرحهای صنعتی سال 1386 اختراع نتیجه فکر فرد یا افراد است که برای اولین با فرآیند یا فرآوردهای خاص را ارائه میکند و مشکلی را در یک حرفه، فن، فناوری، صنعت و مانند